شرلوک هلمز و دستیارش(داستانک)

جستجوگر پيشرفته سايت





اخبار وبلاگ


تبليغات


شرلوک هلمز ، کارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردی و شب هم چادری زدند
و زیر آن خوابیدند . نیمه هی شب هلمز بیدار شد و آسمان را نگریست .
بعد واتسون را بیدار کرد و گفت : ” نگاهی به بالا بینداز و به من بگو چه می بینی ؟

 




صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد

موضوعات مطالب